مقاله بررسی شیوه های سلوک در عرفان شیعی

دسته بندي : علوم انسانی » معارف اسلامی
مقاله بررسي شيوه هاي سلوک در عرفان شيعي در 33 صفحه ورد قابل ويرايش

فهرست

آشنايي و شناخت

پيشينيه تاريخي

عرفان اسلامي درمقايسه با عرفان هاي ديگر

فصل يكم عرفان عملي

عرفان عملي و شريعت

فصل دوم : مشكلات عرفان عملي

دشواري هاي عام

دشواري هاي خاص

مشكلات مراحل و منازل سلوك

هشدارهاي سلوك

فصل سوم : رياضت

مفهوم رياضت

شرايط و آداب رياضت

رهنمودهاي سلوك

آفات تربيت و مجاهده

فصل چهارم : مقامات، منازل و احوال

منازل، مقامات و حالات عرفان

فصل پنجم : نگاهي به يافته ها

يافته هاي مقام يقظه

يافته هاي مقام توبه

يافته هاي منزل انابه

يافته هاي منزل تفكر

يافته هاي منزل تذكر

يافته هاي منزل رياضت

يافته هاي مقام مراقبه

يافته هاي مقام توكل

فصل ششم : بحثي دركشف و شهود

چيستي كشف و شمود

ميزان و منطق مكاشفه

توجه دقيق به ضابطه ها

فصل هفتم : هدف سلوك

كمال انسان

فصل هشتم: اخلاق و آداب پيشوايان و پيروان

اوصاف پيشوايان

اوصاف پيروان

پرستش واصلان

فصل نهم : جلوه هاي عرفان در ادب پارسي

سفارش ها و هشدارهاي اخلاقي

آداب سلوك





رياضت يعني پرداختن سالك به حيات روحي و معنوي خروج از عالم حيواني است.

اصول عرفاني عملي و سلوك:

1.انسان تا بينهايت ترقي مي تواند كند.

2.پيشرفت انسان جنبه معنوي دارد.

3.اين پيشرفت نتيجه اطاعت از حق است.

شرايط و آداب رياضت :

1.پايبندي به شريعت:

انسان براي اينكه دراين راه به سرمنزل مقصود برسد بايد ازيك رهبري قابل اعتماد پيروي كند. كه دراين راه تنها با پيروي از شريعت محمدي (ص) امكان رستگاري وجود دارد.

2.هوشياري :

هوشياري در راه سلوك بسيار حائز اهميت است چون سالك با رسيدن به مقام والاي خود ممكن است اين مسير را طي كرده برگردد.

3.پرهيز از غرور و ادعا:

سالك با طي نمودن گامهايي از رياضت به قدري كشف صوري قدرت تصوف درطبيعت و آگاهي از حالات پنهان مردم دست مي يابد كه نبايد موجب غرور سالك شود.

رهنمودهاي سلوك

توصيه و سفارش بزرگان در راه ورسم سلوك به 4 طريق مي باشد.

1.زندگي به جهان دوست 2. روي كردن از جسم به جان 3. تقسيم بندي اوقات 4. رعايت دقيق تكاليف شرعي5. اعمال و ازكار ويژه 6. تعالي اخلاق و رفتار

زندگي به فرمان دوست

تا انسان به درجه برتري از كمال وجودي نرسد و تا موجودي خدا گونه نگردد افتخار صفت عبوديت نصيب وي نخواهد شد. از آنجا كه كارهاي دنيا غفلت زا و سرگرم كننده اند، انسان بايد در اندازه نيازهاي ضروري و ناگزيرش به كاري حلال و مباح دنيوي پرداخته و فراتر از حد ضرورت نرود. ديگر اينكه بكوشد كه به ياد خدا باشد. هرچه بيشتر، بهتر.

2-روي كردن ازجسم به جان

انسان بايد مقداري بيش از حد معمول از غذا و استراحت خود بكاهد، تا ازجنبه حيوانيت كاسته، به روحانيت خود بيفزايد. فكر او بايد بيشتر درباره خودش باشد كه چيستم؟ ازكجا آمده ام و به كجامي روم؟

3-تقسيم بندي اوقات

زود بخوابد تا درنيمه شب براي عبادت بي بهره نماند.
دروقت خود نماز بخواند.
اززمانهاي ارزشمند در روز و ماه و سال استفاده كند .
گاهي انسان زمانهايي در زندگي برايش به وجود مي آيد كه به خدا نزديك مي شود بايد ازآن استفاده كند.
سه روز ازماه را روزه بگيرد-پنج شنبه اول وآخرماه-چهارشنبه وسط آن.

4.رعايت دقيق تكاليف شرعي

اگر كسي هرگونه اعمال و رفتار ديگري را غير از صورت اعمال شريعت محمدي به جاي دستورات معين ديني انجام دهد نشان آن خواهد بود كه دچار وسوسه شيطان شده وهنوز دراسارت خودي وخودخواهي است بايد انحرافات نجات يابد.

5.اعمال و ازكار ويژه

به دوصورت است برنامه شبانه روز-برنامه سالانه

يك برنامه صحيح و درست براي عبادت درصبح و شام كند و يك برنامه صحيح ودرست درماههاي خاص مثل صفر-ربيع الاول-محرم-رجب ... كند.

6.تعالي اخلاق ورفتار

رياضت: درعالم عرفان-صدق –ايثار-زهد و شجاعت حضرت علي )ع( مصداق اين عامل مي باشد.

آفات تربيت و مجاهده

1.شكمپارگي الف) كاستن تدريجي از حجم غذا ب) كاستن از تدريجي از وعده غذا

2.شهوت جنسي: تقويت ايمان و زهد، روزه و گرسنگي و ازهمه بهتر، ازدواج به هنگام مهم است.

3.پرحرفي: بحث درمورد چيزهايي كه به درد ما نمي خورد نكنيم-لعنت ونفرين- غنا-مسخره و استهزاء و ...

4.خشم وكينه وحد: را بايد ازخود دوركرد اين نشانه مومن است.

5.دوستي دنيا: سعادت و نعمتهاي پايدار را به لذتهاي ناپايدار بايدترجيح داد.

6.جاه پرستي و خودنمايي: ازبدترين حالت سالك است كه بايد درهر چيز حتي عبادت توجه داشته باشد.

7.رياكاري:نشانه ريا: يكي آنكه درتنهايي تنبلي درجمع كوشا، اگر ستايش شد بيشتر كاركند و درصورت نكوهش كار كند.

8.خودپسندي: مالك خودبين بيمار است و مورد خشم خداوند. فروتني درجه بنده رادر درگاه حق بالا مي برد.

9.فريب و غفلت: هزاران انسان، درغرور و غفلت عمر خود را به سربرده و به جايگاهي كه مي توانستند برسند نمي رسند.


فصل چهارم :

مقامات، منازل و احوال

درمسير سلوك، تلاش و مجاهده سالك درسويي وعنايت و موهبت خداوند از سويي ديگر سالك را درمنازل و مقامات پيش برده و با حالات و صفات كماليه وجودي آرايش مي دهند كه به عنايت و جذبه حق بر ميگردد.

منازل، مقامات و حالات عرفان

1.يقظه: به معني بيداري است توجه به هستي خود و كائنات-علاقه وشوق به فهم و درك اين اسرار –بي قراري مبهم درون سالك-احساس تقصير و كوتاهي

2.توبه:سالك هنگامي از يقظه به توبه مي رسد كه عوامل نفساني و وسوسه هاي شيطاني، او را از راه نبرده باشد.

3.محاسبه: محاسبه ازنقطه اي آغاز و روز به روز گسترش مي يابد. از گناه و طاعت تا نعمت و فتنه.

4-انابه : تلاش دراصلاح وضع خود-تلاش درجهت اصلاح خطاها درارتباط با خدا و خلق-رقت قلب غيرعادي و سرانجام با لطف و عنايت خدا رو به رو مي شود.

5-تفكر: اگر انابه تكامل يابد، سالك با درخششهايي از عالم معنا و جلوه هايي از حقيقت آشنا مي شود.

6.تذكر: يعني رسيدن-به اعتصام به خدا كه عملاً آثار عنايت و جذبه حق-دريافت معاني باطني قرآن كاستي از مصاحبت مردم –علاقه دنيا – تعلقات شخصي-خوراك و خواب.

7.رياضت: يعني غلبه حال، برعلم و عقل سالك-عبور از مرحله تعارض اسما و صفات و استشمام نكهت و حدت و احديت حق-اهتراز و شادماني غيرقابل توصيف باطني

8.حزن: آشنايي ممالك با عوالم معنوي وپيچيدگيهاي اين عوالم او را دچار غم و اندوه مي سازد.

اخبات: پيشرفت درحزن دراثر عنايت خداوند پناه معشوق آرامش يافته ار خوف به هيبت مي رسد.

10.تبتل: يعني بريدن از خلق و پيوستن به حق

11.مراقبه: چشم سالك مدام درپي معشوق و به راه معشوق است.

12.استقامت: درا ين منزل سالك بيش از پيش ازحجامت صفات به سوي احديت ذات گام برمي دارد

13.توكل :سالك دراختيار معشوق قرار مي گيرد و سلوك و سيرش به اراده حق خواهد بود.

14.صبر:سالك درعين بلا و گرفتاري دم نمي زند و شكايتي نمي‌كند از دشوارترين منازل سير وسلوك است.

فصل هشتم:

اوصاف پيشوايان

آداب و اخلاق الهي معصومان )ع( بهترين سرمشق سالكان است.

1-خلق عظيم محمد عليه السلام.

پيامبر از دنيا دهن پرنكرده و گوشه چشمي به آن نسپرد، پهلوهايش از همه تهي تر و شكمش از همه گرسنه تر بود برروي زمين غذا مي خورد همانند بردگان مي نشست. خودش به جامعه و كفش خودوصله مي زد.

2-از علي )ع( آموز

علي مردي بودفوق العاده، درهرجهت توانمند، سخن به حق مي گفت و داوري به عدل مي كرد. علم و حكمت ازسراپايش فرو مي باريد. از دنيا و دلخوشيهاي آن فرار مي كرد به تنهايي شبها پناه مي برد چشمانش اشكبار بوده ودلش غرق تفكر و تأمل

3-ايثار فاطمه )ع(

فاطمه محور اشارات و عنايات الهي و حديث كسا و پاره تن رسول خدا، بدون شك در نزول آيات اطعام پياپي برمسكين و يتيم و اسيره همدل و همدست مولاي علي )ع( بود دراوج جواني باداشتن چنان شوهر و فرزنداني هنگامي كه از پدرش شنيدكه پيش از همه از دنيا مي رود شادمان شد به گونه اي كه با اين شادماني، مرگ پدر را تحمل كرد حقا كه زبان از توصيف ناتوان است.

4-حلم و بردباري امام حسن )ع(

امام حسن از همه بيشتر درشكل ظاهري رفتار و بزرگواري همانند پيامبر )ع( بود. پس از پدرش و غلبه معاويه برجهان و اسلام هيچ گونه توطئه و نيرنگ را براي تحقير وآزار آن بزرگوار به كار مي بستند و آن حضرت درنهايت استقامت و پايداري آن همه را تحمل مي كرد تسلط برخويش درمقابل بدگويان از بزرگواري آن مرد دراخلاق است.

5-سالار بلاجويان كربلا

بهترين پاكباز طريقت براي عاشقان حقيقت حسين است. احرام او درمكه، رمزي از ترقي درمراتب شريعت به طريقت بودكه آن حضرت به ياران هشدار داد كه اين كار تكليف عام نيست و نيز آسان به كف نمي آيد.

6-سرور سجده گزاران

بهترين نمونه تقبل و عالي ترين سرمشق راز و نياز با معشوق است هرگاه وضو مي گرفت رنگ مي باخت به او مي گفتند چرا نگراني مي گفت: هيچ مي دانيد كه دربرابر چه كسي مي خواهم بايستم و درنماز سراپاي وجودش مي لرزيد/

7-امام باقر عليه السلام

امام صادق عليه السلام مي گويد: پدرم شبها به گريه و زاري مي پرداخت و رو به سوي خدا كرده مي گفت پروردگارا گفتي بكن، نكردم گفتي نكن بازنگشتم اينك منم و پيشگاه تو و هيچ عذري دركار نيست.

8-امام صادق عليه السلام

مذهب تشيع به نام او معروف است . از بزرگان اهل بيت است كه درعلم وعمل يگانه روزگار بودتلاوت و تدبرش درقرآن سرمشق بزرگي است براي عاشقان خدا.

9-باب الوائج ، هفتمين پيشوا

پيشواي شب زنده داران و بردباران كسي كه شبها را به پرستش و روزها به روزه داري و ياري مردم مي پرداخت به خاطر برجستگي جايگاهش دربندگي خدا و نيكي به مردم او را عبدصالح مي ناميدند. خداپرست، بخشنده ترين، دانا و بزرگوارترين مرد روزگارش بود.

10-پيشتاز مقام رضا

وارث همه فضايل علي بن ابي طالب و علي بن الحسين بود، با علم و حلم مولاي متقيان وارث صبرو تحمل امام سجاد بود با كلام الهي انس دايمي داشت. هرسه روز يك بار ختم قرآن داشت با خدمتگزاران برسرسفره مي نشست شبها كمتر مي خوابيد و روزها را روزه مي داشت.

11-جواد الائمه

يكي از نمونه هاي محبوبيت بود او دركمتر از 10 سالگي مقام امامت رسيد. با اينكه مدت عمرش كوتاه بود بركات فراواني از آن وجود به شيعيان رسيد و شايد اين كوتاهي عمر خود نشان ديگري از محبوبيت او بود.

12-امام علي بن محمد )ع(

علي از گلستان نبوت بودكه با همه گرفتاريها لحظه اي از عبادت خداوند و خدمت به خلق باز نمي ايستاد.

13-يازدهمين خورشيد حسن عسكري )ع(

نمونه تقوا و سرمشق بشر درپرهيز از دنيا و رويكرد به آخرت بود.

14-خورشيد دوازدهم مهدي منتظر )ع(

حجت خدا و اميد رهايي انسان ها خلف صالح، صاحب الزمان، قائم آل محمد و مهدي موعود كه خود آيتي از رحمت و عنايت حق است.

اوصاف پيروان

شب زنده داري و تقوا و دوري از دنيا از همه بيشتر تاكيد رفته است. دستگيري از درماندگان، رعايت حقوق ديگران تلاوت قرآن مهرباني باخويشاوندان زندگي كوتاه دنيا را فداي سعادت جاودان كرده واز اين سوداي پرسودي كه خداوند در اختيارشان نهاده است غفلت نكرده با ازخود گذشتن فريب دنيا را نخورد و به رهايي خود كوشيده اند

پرستش واصلان

درآثار عارفان مسلمان در دو مورد به سقوط تكليف از عارف اشاره شده است يكي درحال فنا كه عارف ازخود بي خود شده وعقل و آگاهي ظاهري او خلل يافته است ديگر درمقام بقاي پس از فنا، عارف در اين مقام به دليل دست يافتن به هدف ورسيدن به سرمنزل مقصود نيازي به عبادت ندارد زيرا عبادت براي آن بود كه به هدف برسد و اكنون رسيده است اما عارفان درعمل درهيچ يك از اين دو مورد، عارف را بي اعتنا به عبادت نمي دانند آنان درهر دومورد ياد شده عبادت خود را ترك نمي كنند.
دسته بندی: علوم انسانی » معارف اسلامی

تعداد مشاهده: 1407 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.rar

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 33

حجم فایل:24 کیلوبایت

 قیمت: 24,900 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی: