تحقيق در مورد عبوديت

دسته بندي : علوم انسانی » معارف اسلامی
تحقيق در مورد عبوديت در 26 صفحه ورد قابل ويرايش
چكيده


عبوديت كمال كمالات است و همه كمالات انساني در اين جهت است كه آدمي به عبوديت حق و اصل شود و در مدارج و مراتب آن بالا رود . هيچ كمالي مانند عبوديت آدمي را به مقامي كه شايسته آن است نمي رساند و آنچه به آدمي ، هويت انساني مي دهد ، گام زدن در مسير عبوديت الهي و ربوبي شدن در پرتو فروغ بندگي است . عبادت حقيقت انسان را ظاهر مي سازد و روح را پاك و كسب سعادت مي كند و اطاعت خداوند در جاودانگي انسان بسيار موثر است . عبوديت بستر كسب همه ي كمالات است . عبادت واقعي عبادتي است كه صرفا به نيت تقرب به خدا و توجه به حضور او صورت مي گيرد .
مقدمه ي تئوري در مورد عبوديت
مفهوم و جايگاه عبوديت

عبوديت كمال كمالات است و همه ي كمالات انساني در اين جهت است كه آدمي به عبوديت حق و اصل شود و در مدارج و مراتب آن بالا رود .

“ عبوديت ” تسليم حق بودن و گردن نهادن به خواست الهي است ، يعني “ عبد ” جز رضاي حق نخواهد و در برابر او در ذلِت و اطاعت مطلق باشد كه اصل عبوديت ، خضوع و تذلِل است . از همين رو عرب به شتر رام و مطيع “ ‏‎‏‍‎بَعِيرٌ مُعَبـًّدٌ ” و به راهي كه اثر كوبيده شدن و كثرت رفت و آمد هموار باشد “ طَرِيقٌ مُعَبَّدٌ ” گويد . “ عبادت ” اطاعت توأم با خضوع و كرنش و فروتني است و “ تَعَبُّد ” به معناي تنسِك است . “ عَبَدَهُ ” يعني او را پرستيد و “ عَبَدَِبِهِ ” يعني ملازم او شد و از وي فاصله نگرفت و “ عَبْد ” مملوك است ، برده است ، آزاد نيست . بنابراين عبد در برابر مولا ، وجودي براي خويش قائل نيست ، ملازم مولاست و از وي فاصله نمي گيرد ، آزادي و استقلال را از خود سلب مي كند و در برابر مولاي خويش هيچ گونه خلاف و تعدِي نمي كند ، مطيع اوست و به اراده و خواست او عمل مي كند .

چنين كمالي آدمي را با حقيقت خويش آشنا و همراه مي كند ، و هر چه انسان در منازل و مراتب عبوديت حق بالاتر رود ، به حقيقت انساني خود نزديكتر مي شود و اسما و صفات حق را بيشتر در خود جلوه مي دهد .

هيچ كمالي مانند عبوديت آدمي را به مقامي كه شايسته ي آن است نمي رساند ، زيرا انسان به ميزاني كه عبدٍ خداي متعال بشود ، استعدادهايش در جهت كمال مطلق شكوفا مي شود ، و اين مقام والاترين مقامات انساني است .

عبوديت : اصلي ترين دعوت انبيا

تا زماني كه بت پروري و بت پرستي وجود دارد ، تا زماني كه آدمي اسير كرنش در برابر غير خدا و پرستش امور موهوم است ، بستر عبوديت الله و كمال حاصل از آن براي انسان فراهم نمي شود . از اين روست كه پيام آوران الهي بيش از هر چيز بر نفي بت پروري و بت پرستي تأكيد كرده اند و تلاش نموده اند مردمان را از بندگي غير خدا و پيروي شيطان آزاد نمايند و به بندگي حقيقي برسانند كه در چنين بستري

استعدادهاي كمالي آدمي در جهت حق شكوفا مي شود ، چنانكه در مصباح الشريعه از امام صادق ( ع ) وارد شده است :

” العُبُودِيَّ‍ةُ جَوْهَرَةٌ كُنْهُهَا الرُّبُوبِيهُ . ”

بندگي خدا گوهر گرانبهايي است كه باطن آن آزادي و ربوبيت است .

انسان به ميزاني كه عبد مي شود و به مقام بندگي دست مي يابد ، ربّ مي گردد ، و دعوت انبيا ، دعوت به ربوبيت است از طريق عبوديت . انسان تا ازطريق عبوديت به ربوبيت نرسد واجد كمالي حقيقي نمي شود ، زيرا در غير اين صورت خودش نيست ، موجودي مجازي است .

“ ربوبيت ” به معناي مالك شدن ، صاحب بودن ، دارا بودن ، مدِبر بودن ، سرپرست و متصدي بودن است ، و انسان در سايه ي عبوديت الله مالك خود و قواي خويش و واجد كمالات انساني مي شود ، صاحب جمال و جلال مي شود ، و زيبايي و خوبي و نيكويي در او جلوه مي نمايد . دعوت پيام آوران الهي به عبوديت ، راهي است به سوي ربوبيت و اتصاف آدمي به كمالاتي كه لايق آن است .

دعوت پيامبران و مصلحان الهي ، دعوت به خود نيست ، دعوت به عبوديت حق است و فراخواني به ربوبيت . عبوديت هموار شدن راه است براي ربوبيت ، و بي گمان نمي توان به سوي رباني شدن و الهي شدن و متِصف به صفات جمال و جلال حق شدن گام برداشت ، جز در سايه ي عبوديت حق و شكستن بتهاي عيني و ذهني . تا زماني كه بت پروري و بت پرستي هست ، خداپرستي در محاق است .

حضرت ابراهيم ، بت شكن بزرگ تاريخ ، خطاب به قوم خويش ، بلكه به همه ي اقوام ، در طول تاريخ هشداري بزرگ داده است :

قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ .

] ابراهيم [ گفت : آيا آنچه را مي تراشيد ، مي پرستيد ؟

تا بت پروري ها و بت پرستي ها هست ، راه هموار نيست ، و اگر انسان از راه عبوديت به سوي ربوبيت گام بر ندارد ، گرد خويش مي گردد و اسير بت پروري و بت پرستي مي شود و از خس و خاشاكي هم بي ارزش تر مي گردد .

آنچه به آدمي ، هويت انساني مي دهد ، گام زدن در مسير عبوديت الهي و ربوبي شدن در پرتو فروغ بندگي است ، زيرا هويت اصلي و رنگ حقيقي آدمي ، رنگ بندگي و جلوه ي ربوبي آن است . و عبادت ، حقيقت انسان را ظاهر مي سازد و رنگ فطرت را در آدمي جلوه مي دهد و بستر ربوبيت را فراهم مي نمايد ، و اگر در اين جهت تلاش نشود ، ظلمت آدمي افزون مي شود و از ظلمت نيز ظلم بر مي خيزد : ظلم فردي ، اجتماعي ، خانوادگي ، سياسي و اقتصادي . در حالي كه اگر عبادت ، واجد روح عبوديت باشد ، ظلمت زدا و جلوه دهنده ي رنگ حقيقت انسان است .

عبوديت بستر كسب همه ي كمالات

عبوديت حقيقي ، يعني عبوديتي كه انسان را در ظاهر و باطن در مقام بندگي حق راه مي برد ، بستر كسب همه ي كمالات انساني است و پيامبر اكرم ( ص ) نيز به سبب عبوديت خويش به مقام رسالت نايل شد .



از تقدِم مقام عبوديت بر رسالت روشن مي گردد كه قدم عبوديت بستر همه ي كمالات و مقدِمه همة مقامات سالكين است ، و رسالت شعبه ي عبوديت است .

راه انسانيت ، عبوديت الله است و آدمي به ميزاني كه به كمال بندگي متصف مي شود ، از پيروي غير حق دور مي گردد و اطاعت حق در اعضا و جوارح و قلب و وجودش جاري مي گردد .

نقش اطاعت و بندگي در ارتباط با خدا

از جمله احاديثي كه مي توان از آن جهت اثبات ارتباط و تقِرب كامل به خداوند استفاده كرد ، حديثي است كه مرحوم ابن فهد حلي ، يكي از علماي بزرگ شيعه ، آن را در كتاب عدة الداعي از طريق رسول خدا نقل كرده است كه خداوند فرمود :

اي فرزند آدم ، من بي نيازي هستم كه نيازمند نمي شوم ، مرا در آنچه بدان امر كرده ام اطاعت كن تا تو را بي نياز كنم كه نيازمند نشوي ، اي فرزند آدم ، من زنده اي هستم كه نمي ميرم ، مرا در آنچه امر كرده ام اطاعت كن تا تو را زندگي يي بخشم كه نميري ، اي فرزند آدم ، من به هر چه بخواهم ، مي گويم “ باش ” پس مي شود ، مرا در آنچه امر كرده ام اطاعت كن تا تو را چنين سازم كه به هر چه بخواهي ، بگويي “ باش ” پس بشود . اين حديث كه از محتوا و مضامين بسيار عالي برخوردار است كه در فهم و تصور اذهان عادي نمي گنجد ، از جوانب گوناگون قابل بررسي است و ما فعلاً از اين زاويه كه اين حديث مي تواند شاهد و مؤيد مطلبي باشد كه با برهان عقلي ثابت شده است و آن اين كه انسان مي تواند ارتباط آگاهانه با خداوند داشته باشد و تا آنجا به خداوند تقرب جديد كه به همه ي گرايش هاي فطري خويش ، از جمله قدرت نامحدود علم نامحدود ، كمال و سعادت نامحدود ، دست يابد و به واقع به همه ي خواسته هاي نامحدود خود برسد ، بر اساس اين روايت ، اگر بنده اي از خداوند اطاعت كند ، به او چنان رفعت و عظمتي مي بخشد كه براي ما قابل فهم و تصور نيست و او را از مظاهري از صفات خود برخوردار مي سازد . خداوند جلوه هايي از قدرت لايزال خود را در اختيار او مي نهد تا او مظهري از قدرت الهي گردد . همان طور كه خود غني و بي نياز است ، او را برخوردار از صفت غنا مي سازد تا بجز خداوند به ديگران نيازمند نگردد . ( چنان كه ملاحظه مي شود مومن از غنايي كه عين ذات الهي است برخوردار نمي گردد ، بلكه خداوند مرتبه اي از غنا كه همان غناي از ما سوي الله است و رسيدن به آن براي مخلوق ميسور مي باشد ، در اختيار انسان قرار مي دهد . )
دسته بندی: علوم انسانی » معارف اسلامی

تعداد مشاهده: 1417 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 26

حجم فایل:167 کیلوبایت

 قیمت: 24,900 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی: